روز شعر و ادب پارسی وسالروز گرامیداشت زنده یاد استاد شهریار مبارک باد
شهریار که شعر و ادبیات را از سال ۱۳۰۷ بطور جدی و حرفه ای آغاز کرده بود، در سال ۱۳۳۱ برای اولین بار بطور جدی ادبیات روستایی و فولکلور را با "منظومه حیدربابایه سلام" وارد ادبیات ترکی کرد که شهرتی جهانی یافت.
روز بیست و هفتم شهریور، روز درگذشت محمد حسین بهجت تبریزی ملقب به شهریار، شاعر معاصر آذربایجانی از سال ۱۳۸۱ به عنوان روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است.
دانلود شعر ترکی “یار قاصدی” با صدای استاد شهریار
حجم = ۲/۰۸ مگابایت | مدت = ۲:۱۶ دقیقه | فرمت فایل = MP3 | کیفیت : ۱۲۸
تصویربانوثریاابراهیمی ،معشوقه استادشهریار!شایدبخشی ازادبیات معاصرمان رامدیون این بانوباشیم!
عشقی که هرگزشهریارطعم وصالش رانچشید.
ادامه مطلب ...
زمان نمی تواند بلور اصل را کدر کند ؛
مگر آنکه تو پیوسته،
برق انداختن آن را از یاد برده باشی ...
20 ثانیه به مرکز تصویر خیره بشید بعد به دستتون که روی موس هست نگاه کنید !!
:)
شهریار در دیوان سه جلدی خود با اشاره به اینکه آذربایجان خاستگاه زرتشت پیامبر است،
مردم این دیار را از نژاد آریا میداند و نسبت به اشاعه سخنان تفرقه انگیز که بوی تهدید و تجزیه از آنها به مشام میآید، هشدار میدهد و خطاب به آذربایجان میگوید:
روز جانبازیست ای بیچاره آذربایجان سر تو باشی در میان هر جا که آمد پای جان…
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان..
تو همایون مهد زرتشتی و فرزندان تو پور ایرانند و پاک آیین نژاد آریان
اختلاف لهجه، ملیت نزاید بهر کس ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند ایرانی نهای صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان!
بیکس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان….
با خطی برجسته در تاریخ ایران نقش بست همت والای سردار مهین ستارخان
این همان تبریز کامثال خیابانی در او جان برافشاندند بر شمع وطن پروانه سان…
این همان تبریز کز خون جوانانش هنوز لاله گون بینی همی رود ارس، دشت مغان…..
یاشاسین آذربایجان . . یاشاسین آنا یوردوم ایران.
بی تو ای دل نکند لاله به بار آمده باشد
ما در این گوشه زندان و بهار آمده باشد
چه گلی گر نخروشد به شبش بلبل شیدا
چه بهاری که گلش همدم خار آمده باشد
نکند بی خبر از ما به در خانه پیشین
به سراغ غزل و زمرمه یار آمده باشد
از دل آن زنگ کدورت زده باشد به کناری
باز با این دل آزرده کنار آمده باشد
یار کو رفته به قهر از سر ماهم ز سر مهر
شرط یاری که به پرسیدن یار آمده باشد
لاله خواهم شدنش در چمن و باغ که روزی
به تماشای من آن لاله عذار آمده باشد
شهریار این سر و سودای تو دانی به چه ماند
روز روشن که به خواب شب تار آمده باشد
پروردگارا
به من دلی پر مهرو بخشش ،زبانی نرم و نیتی خیر عطا فرما
تادر پناه امن تو با رعایت حقوق دیگران و با تسلط براعمال و گفتارم