●•٠سروده های استادشهریار٠•●

●•٠سروده های استادشهریار٠•●

شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق - به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی *"به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند ... نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت"
●•٠سروده های استادشهریار٠•●

●•٠سروده های استادشهریار٠•●

شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق - به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی *"به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند ... نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت"

کاروان بی خبر



کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست           با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست

کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر              این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست

ماه من نیست در این قافله راهش ندهید         کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست

ما هم از آه دل سوختگان بی خبر است           مگر آئینه شوق و دل آگاهش نیست

تخت سلطان هنر بر افق چشم و دل است       خسرو خاوری این خیمه و خرگاهش نیست

خواهم اندر عقبش رفت و بیاران عزیز               باری این مژده که چاهی بسر راهش نیست

شهریارا عقب قافله کوی امید                        گو کسی رو که چو من طالع گمراهش نیست

نظرات 2 + ارسال نظر
حمید عسکری چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 09:31 http://sobhbaabran.blogfa.com

زمستان که آمد
دیگراز گل وبلبل نشانه ای نماند
گلها از سرما زیر بوته ی سیاه خزیدند
بلبل ها هم لب دوختند از سرما
زمستان‌ که آمد برف پرپر کرد گلها را
نوای خوش بلبلها را ...

سلام وعرض ارادت وادب دوست گرامی ...
بسیار زیبا بود شعری از شهریار عزیز .
ممنونم از لطف حضورتون

حتی چای هم

دو رویی میکند

بی تو میسوزاند

با تو میچسبد...
-------------------------
سلام
سپاسگزارم
موفق باشید

ایلیا چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 07:58 http://ilia57sabeg.blogfa.com

ای بازیگر گریه نکن
ما هممون مثل همیم
صبحا که از خواب پا میشیم
نقاب به صورت میزنیم
یکی معلم میشه و
یکی میشه خونه به دوش
یکی ترانه ساز میشه
یکی میشه غزل فروش.....

:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد