●•٠سروده های استادشهریار٠•●

●•٠سروده های استادشهریار٠•●

شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق - به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی *"به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند ... نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت"
●•٠سروده های استادشهریار٠•●

●•٠سروده های استادشهریار٠•●

شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق - به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی *"به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند ... نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت"

"مهتاب و سرشکی بهم آمیخته بودیم "


مهتاب و سرشکی بهم آمیخته بودیم                        خوش رویهم آن شب من و مه ریخته بودیم

دور از لب شیرین تو چون شمع سیه روز                    خوش آتش و آبی بهم آمیخته بودیم

با گریه ی خونین من و خنده ی مهتاب                        آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم

از چشم تو سر مست و به بالای تو همدست              صد فتنه ز هر گوشه برانگیخته بودیم

زان پیش که در زلف تو بندیم دل خویش                      ما رشته ی مهر از همه بگسیخته بودیم

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین پور یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 ساعت 21:40

حرف‌های ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه می‌کنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آن‌که با خبر شوی
لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود!

حسین پور یکشنبه 30 فروردین 1394 ساعت 20:38

سلام.وبلاگ بسیار زیبایی دارید.امیدوارم از شعرای دیگه هم مطلب بذارید.

سلام
ممنون ازلطفتون
اتفاقاتوفکرش هستم اماتاپایان ترم جاری وقت انجام این کارروندارم
انشاالله تابعدامتحانات.
تشکرازشما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد